رمان پادشاه زندگیم

رمان پادشاه زندگیم

پارت ۴۶

دیانا، بریم

ارسلان،عزیزم زوده

دیانا، ارسلان

ارسلان، جانم قشنگم خوب زوده

دیانا، هوف دست به سینه شدم

ارسلان، خانم خوشگل میخوای بریم یکم بگردیم

دیانا، روی کاناپه دراز کشیدم

ارسلان، چیه لوس خانم

دیانا، صورتمو کروم سمت تکیه گاه مبل

ارسلان، از کمرش گرفتم برگردوندمش
دیدگاه ها (۳)

رمان پادشاه زندگیم پارت ۴۷دیانا، چیه ارسلان، خوب قشنگم من که...

رمان پادشاه زندگیم پارت ۴۸ارسلان، فدات شم دیانا، شروع کردم ب...

رمان پادشاه زندگیم پارت ۴۵دیانا، نه نمیشه ارسلان، از اپن بلن...

رمان پادشاه زندگیم پارت ۴۴دیانا،ارسلان کی بریم برای تالارارس...

SENARIO :: The Hunters Lave for the Devil :: PART :: 10

part2🦋کودک بی نوا دمی آرام نمی‌گرفت و خونه رو با گریه های سو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط