نام فیک: عشق مخفی
Part: 30



ویو جیمین*
مطمئنم دنبال نقطه ضعفمه*
حتما سنا به دال گفته که من خیلی حواسم به ات هست و..*
اگر اینجوری باشه جون ات در خطره*
توی هیمن فکرا بودم که گوشیم زنگ خورد*
جواب دادم*
ب :بادیگارد*
ب. قربان سنا الان رفته خونه ی دال
جی. چی؟ *تعجب
ب. حقیقت داره که جاسوس هست
جی. اوکی مراقبش باش تا ببینم باید چیکار کنم
ب. فقط یچیزی...
جی. چی؟
ب. امروز سنا رفت دانشگاه خانم ات و با خانم ات ملاقات کرد و یکم حرف زدن و خانم ات چهرشون تغییر کرد و بعد رفت سر کلاسشون
جی. چرا بهم خبر ندادی*عصبی
ب. بهتون خیلی زنگ زدم حتی پیامک دادم اما جواب ندادید
جی. اوکی گوشیم رو توی ماشین جا گذاشته بودم نفهمیدم
جی. الان چند ساعته که داخله؟
ب. حدود دوساعت
جی. اوکی حواست باشه کجا میره
ب. باشه
تلفن رو قطع کردم*
به ساعت نگا کردم *
الان ات تعطیل میشه. *
سریع رفتم دنبال ات. ات نباید از این قضیه چیزی بفهمه..*
رسیدم اونجا دیدم منتظرمه بوق زدمو اومد سوار ماشین شد*
معلوم بود حالش بده *
جی. چیشده؟



لایک: ۲۸
کامنت: ۳۱
(ی پارت هم اضافه گذاشتم برید حال کنید😂✨)
☆ممنون میشم حمایتم کنید☆
دیدگاه ها (۳۴)

نام فیک: عشق مخفیPart: 31ویو ات*ات. چیزی نیست*ارومجی. مطمئنی...

نام فیک: عشق مخفیPart: 32ویو ات*ات. چرا براش مراقب گذاشتی؟جی...

نام فیک: عشق مخفیPart: 29د. باشه بگوجی. بهش مشکوک شدم فکر می...

نام فیک: عشق مخفیPart: 28فلش بک به دو روز بعد*ویو جیمین*یوجی...

نام فیک: عشق مخفیPart: 26ویو سنا*ات که رفت بالا گوشیم زنگ خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط