مجنون من

مجنون من
زندگی من فیلم کوتاه غم انگیزی بیش نبود که حضور شما آن را دلنشین می کرد.
اما انقدر بذر رنج را درحوالی مزرعه ما پاشیدن که دیگر جایی برای ستایش شما باقی نماند.
اکنون نمی‌دانم من عاشق بودن را بلد نیستم یا دیگر در هوای این شهر عاشق ها نمی‌توانند نفس بکشند.
کاش میتوانستید از تمام خیابان های شهر عبور کنید بلکه شاید عطر موهای شما این هوا را عوض می‌کرد.

#الهام_محمدی_نظر
دیدگاه ها (۰)

به سفر رفتهٔ من از آغوشسر هر کوچه‌ که رفتم،تکه‌‌های پیرهنت ر...

حکایت پاییز است عشقی که میان ما سایه افکنده ... تصویری غمگین...

I stayed on your way overnight to be my moon ..!•Hoshang Ebt...

نترس! چه دردِ بزرگی هم باشد،چه ترسِ عمیقی هم باشد،نه از خدا ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

My angel ( part 1 ) بی وقفه اشک می ریخت و از خیابان های خالی...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط