..love or lust.. Part20

☆عشق یا هوس★ [Part²⁰]
لونا:ازت بخاطر این کارتم دیگه شده شکایت میکنم لعنتی!
:..بهت که گفتم احمقی..
(ادامه ویو لونا)
تک تک تکس هاش باعث میشد بیشتر از این این فرد پش گوشی بترسم وجوری و دستام از شدت ترس بلرزه که نتونم حتی جوابشو بدم...
سرما از رگ هام شدت گرفت و تا گلومو پر کرد..وتا خواستم ترسمو کنار بزنم دوباره بهم پیام داد..
:.حتما اگه اون جعبه رو باز کنی میفهمی که من تنها فقد استاکر کوچولوت نیستم...
الانم مثل بچه ادم وقتی جعبه رو تحویل گرفتی و بازش کن و بهم تصمیمی که گرفته ای رو بگو... ببینم اون موقع باز میخوای بهم بگی استاکر...
لونا: فکر میکنی بهت اعتماد میکنم و اون جعبه ف.ا.ک.ی رو تحویل میگیرم!..عمرا!.. دیگه نبینمت استاکر احمقم..
:..نبایدم داشته باشی..وقتی بدن خوشگلت با دستانم آلوده شه اون وقت مجبور میشی بخاطر آبروت هم که شده باهام همکاری کنی.... احیانن برات بد نمیشه همه همکارات بفهمن تمام تنت دست خوردست‌؟!..
.
_لونا
حالا میفهمم چقدر یه ادم میتونه عوضی باشه!!!..چطوری میتونست این کلمات کثیف رو تایپ کنه و ازش برای متقاعد کردنم استفاده بکنه؟!..
چطوری تونسته بود منه لعنتی روباچند خط ناچیز متقاعد بکنه؟!!..ازتمام کلماتی که استفاده میکرد که یک کله گنده پول دار
که براش هیچی مهم نیست استفاده میکرد.. بهتره بگم یه عوضی روانی ای که به شدت از به چپ گرفتنش و مخصوصابا تهدید کردناش میشد به وضوح حدس زد پشتش خیلی محکمه که اینقدر آزادانه داره تهدیدم میکنه و حقوق زن بودنمو زیر پاش میزاره..
کم نیاوردم و تایپ کردم:..
لونا: منم برام سوال شد اگه زنت بفهمه بهش خیانت میکنی و همچین شوهر هول و استاکری داره ممکنه باهات چی کار کنه‌... بهت بگم به این امید نداشته باش که نخواد اون پسر کوچولو اون وسط رو با پاشنه کفشش لح نکنه! (عیبا با بد شد که)
..:پس نظرت چیه با پسر کوچولوم رامت کنم؟!! (این بده!)
لونا:هروقت وقت کردی از ک.ص. ج.ن.د.ه.های اطرافت بکشیش بیرون اوکی خودم میام با پاشنه کفشم لحش میکنم..
:..منتظرم وقتی بفهمی کی پشت این گوشیه بازم جرعت میکنی با پسرم منو تهدید کنی.‌..
رام کردن یکی از مورد علاقه ترین کارمه..مخصوصا برای لیدی مثل تو!
لونا:تو!..
نمی بینم راه بیوفتی بری اون جعبه لعنتی رو از پست چی تحویل بگیری !..یا نکنه میخوای بگم به زور وارد شه؟!
لونا:هوفف اوکی..
قلبم از شدت ترس تند تر میتپید و با ضربه های پشت سره هم خودشو به دیواره قفسه سینم میکوبید و باعث میشد دست وپای لرزونم بیشتر یخ بزنن ...
با قدم های آروم ولی لرزون به سمت در رفتم وبعد با تردید دستمو روی دستگیره گذاشتم و بعد مکث کوتاهی بازش کردم و نفس عمیقی کشیدم ...
* بفرمایید خانم بستتون..
لونا:م.ممنون..میشه بگید از طرفه کیه؟!
*من اطلاعی ندارم ولی روی بسته مشخصات ارسال کننده هست
لونا: اوکی.‌.البته امیدوارم(اخرشو زمزمه کرد)
*خدانگهردار شما
لونا: ب.بله خدافظ شما آقا
.
بسته رو گرفتم و درو بستمو رفتم روی کاناپه نشستم و با نفس عمیق سعی درمهار کردن ضربان های پشت سره همم کردم و بعد از کشوی کابینت کاتر ورداشتم با هاش دره شو باز کردم و با تردید نگاهی به داخلش انداختم..
چندتا برگه بود همراه با دفتر کوچولو گهنه خاک خورده...
با دست های لرزونم از جعبه بیرون کشیدمشون و اول تصمیم گرفتم برم سراق دفتر چه خاک خورده که نظرمو اول به خودش جلب کرده بود ..‌.
وقتی دستم گرفتم یجورایی تو دستم لح و خورد میشد وبه شدت برگه های حساسی داشت..اگه حواسم نبود و بد ورق میزدم ممکن بود برگه هاش متلاشی بشن..
اروم بازش کردم و به صفحه هاتش نگاهی انداختم...
این دفترچه اندازه کف دستم بود ولی طبق تاریخی که توش نوشته بود برای دهه ۶۰میلادی قدمت داشت..
بیشتر که نوشته های کم رنگشو خوندم فهمیدم دفتر چه خاطراته..
همین طور که بیشتر جلو رفتم با اسم مامانم برخوردم... متوجه شدم این دفترچه خاطرات جوونایی مامانمه وقتی که مجبور میشه از احساسش نسبت به مرد جوان کشاورز بگذره و تن به ازدواج و با مردی سرد وخشن که پسر خان بودا میده... و از دیارش یاهمون یکی از روستاهای کره رو ترک کنه و همراهش به سئول بیاد و زندگی شو با یه مرد بی احساس شروع کنه...
بی احساس؟!..شاید قبلا بی احساس بوده ولی الان اینجوری نیست...
بعد یه سال پدرم احساسات جدیدشو قبول میکنه و عاشق مامانم مشیه ودیگه مثل قبل باهاش سرد و بی احساس رفتار نمی کنه.‌‌..
مامانمم از احساساتش نسبت به مرد جوان کشاورز میگذره و کم کم اون هم عاشق بابام میشه...
《ادامه دارد》
دیدگاه ها (۲)

..love or lust.. Part21

‌⛲️ ‌‌ ♡ ㅤ  ❍ㅤ    ⎙ㅤ     ⌲  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ     ˢʰᵃʳᵉ️    ˡᶦ...

‌⛲️ ‌‌ ♡ ㅤ  ❍ㅤ    ⎙ㅤ     ⌲  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ     ˢʰᵃʳᵉ️    ˡᶦ...

..love or lust.. Part19

شوهر دو روزه. پارت۸0

پارت 2

سنگدلچپتر * 21 *ویو لوناکوک:میریم خونه... خیلی کارا هست که ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط