شوق بازآمدن سو توام هست

شوق بازآمدن سوى توام هست
اما
تلخى سرد كدورت در تو
پاى پوينده ى راهم بسته
ابر خاكسترى بى باران
راه بر مرغ نگاهم بسته
واى ، باران
باران ؛
شيشه ى پنجره را باران شست
از دل من اما
چه كسى نقش تو را خواهد شست ؟
دیدگاه ها (۸)

شده‌ای شبیه خُدا ؛خیلی دوری ، شانه هایت دور است ،هُرمِ نَفَس...

می‌خواهمت چنان‌که شبِ خسته خواب رامی‌جویمت چنان‌که لبِ تشنه ...

هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراستگر بزنندم به تیغ د...

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگرانرفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط