یک دم با خیال من با من بمان
بگذار با هر نگاه دلم. برای بوسیدنت بریزد
حادثه لبخند بزند ماه من شب را بمان مثل یک خاطره ی شیرین برمن بپیچ بگذار آسمان برایمان ضعف برود
عطر عشق خیال پریشانم را بخواباند
خوابمان پر شود از عاشقانه های آرام
ای عابر خیال هرشب من کمی بمان
دیدگاه ها (۰)

و کو‌ دردم بگم وقتی کسی ای حال نیفهمهخدا هم درد ادم خین ودل ...

چقدر احمقانست از قهوه ی تلخ فال شیرین خواستن 😔😔

از مسلخ خود به چشم تو پناه آوردم ای اغوش آغشته به نور پرواز ...

یوسف نی ام و‌لیک مرا گرگ دریده است تا شهر پدر کیست برد پیرهن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط