به دلم پناه می برم

به دلم پناه می ‌برم
از شر تنهایی
پای حرف‌ هایش می ‌نشینم
همه بوی سوختگی می ‌دهند
بوی سال ‌ها دوری
بوی تنهایی
کاش بودی
ای مرهم بی تابی من
تا باران عاشقانه نبارد
تا نبودن تو را به رخ دلم نکشد...
دیدگاه ها (۰)

تو از شرح دلتنگي چه مي داني ...که جان آدمي را تکه تکه مي کند...

من همان عشقم که در فرهاد بوداو نمی‌دانست و خود را می‌ستود!"م...

به من بازگردکه در من جامانده‌ای!بگو کدام موج در دریا ته‌نشین...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

بعد از تو یعنی بیداری به انضمام خواب هایی که داشتم تو را در...

دروغ چرا، من هنوز هم پشتِ درِ پروفایل اینستاگرامت، تلگرامت و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط