بعضی وقتها حالت وصف شدنی نیست

بعضی وقتها حالتـ وصفــ شدنی نیستـ
بعضی وقتـ ها حس می کنی با همه فرق داری
دردتـ ، بغضتـ ، زخمتـ ، شبیه مال هیچ کس نیستـ
بعضی وقتـ ها می گردی و می گردی
شاید جایی نشانی از آرامش بیابی
اما نیستـ که نیستـ !
بعضی وقتـ ها عجیبـ حس می کنی
هیچ کس دوستتـ ندارد
حس می کنی مزاحمـ هستی
انگار غمـ چشمانتـ جای خوبی برای فریاد پیدا نکرده
بعضی وقتـ ها دوستـ داری
یواشکی بیایی
یواشکی بنویسی
بیایی بنویسی نه بخاطر اینکه دیگری بخواند و بگوید
زیبا ... مرسی
بنویسی تا کمی آرامـ شوی
بعضی وقتـ ها دوستـ داری با همه غریبه باشی
بعضی وقتـ ها دوستـ داری نباشی ...🦋🦋


اوزونن مواظب اُوول مهربان بالام❤
دیدگاه ها (۰)

حال خوبی دارممینشینم لبِ دیوار خیالهی سرک میکشم از دور تو را...

صبح من را مملو از بوی گل بابونه کن عالم تنهایی‌ ام را نازنین...

بی من خوشی، وگرنه از آن تو می‌شدم جان می‌سپردم آخر و جان تو ...

سال 1403 داری میری؟؟بـــــــــــرو... اما حرفامو بشنــــــــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط