رقاصان چشم طوسی
رقاصانـ چشمـ طوسیـ🌪
پارت ۱
ویو جیمین:
سلام من جیمین هستم یه پسر امگای کیوت 29 ساله که رویام مشهور شدن روی استیجه؛
مثل همیشه با صدای رو مخ الارم از خواب پاشدم با دستم ساعت و خاموش و کردم دپباره گرفتم خوابیدم
امروز روز تعطیل بود پس چرا الارم گذاشته بودممم؟
ویو به 4 ساعت بعد:
از خواب پاشدم و رفتم سمت سرویس کارای لازمو کردم و دست و صورتمو شستم روتین پوستیمو انجام دادم و یه تینت با برق لب زدم و از اتاق اومدم بیرون
فهمیدم کوکی هنوز خوابه رفتم باند بزرگ خونه رو روشن کردم و وصل کردم به گوشیم
یهو صدای جیغ تو کل خونه پخش شد با صدای جیغی که اومده بود جونگکوک با پتو رو بدنش و موهای ژولیده و چهره خابالو اومد تو حال
کوک&
جیمین*
&چتههههههه مردم ازاررررررر
*گمشو بیا صبونه تنبللللل
خب جونگکوک دوستمه یه پسر امگای کیوت27 ساله و تنبل و خیلی با استعداد ولی یکم خل و چل میزنه
رفتم پنکیک پختم که کوکی اومد
با اومدنش پریدم بغلش و بغلش کردم
*خرگوش انسان نماعه من چطورههه؟
&به لطف ویس جیغ جیغای گوشی شما خوبم
*(خنده)
از بغلش پریدم پایین و رفتم سر پنکیکا
روشون عسل ریختم و بعدشم روش توت فرنگی گذاشتم و گذاشتمشون رو میز
*کوفت کن وحشی
نشستیم خوردیم و بعدش پاشدیم
&وایییی جیمین هیلی چسبید دستت درد نکنه
*خواهش عشقم
*راستی امروز اجرای خیابونی داریم
&واقعا؟
*اره چطو؟
&هیچی کمرم خیلی درد میکنه
رفتم روش خیمه زدم و گفتم
*بچرخ
&چی... چیکار میک....نی دیوونه
*مبگم بچرخ ماساژش بدم منحرففففف بدبختتتت
&اها
از ذوش رفتم کنار که روی شکمش دراز کشید و شروع کردم ماساژ دادن کمرش
&واییی ممنون خیلی بهتر شد
*خواهش میکنم......میگم پاشو بریم بیرون خرید و اینجور چیزا....پایه ای؟
&معلومهههه
رفتیم اتاقامون یه استایل دختر کش زدم و موهامو صاف کردم
یکم میکاپ کردم و در اخر برق لبمو زدم و عطرمو رو خودم خالی کردم و از اتاق رفتم بیرون
جونگکوک با استایل همیشگیش که اسپرت مشکی بود ثایساده بود تو هال
*لتس گوووو
رفتیم بریون و کلی خوش گذروندیم
وسط راه تو ماشین یهو حالم بهم خورد
جونگکوک خیلی تند میروند
*نگه داررررر
&هی خوبی؟
زد کنار که رفتم کنار جوب و اوق زدم و هرچی خورده و نخورده بودم و بالا اوردم
جونگکوک با یه دستمال و اب معدنی اومد کنارم و دستمالو بهم داد و لبامو پاک کردم
از اونجایی ادمی بودیم که یکم معروف بودیم بعضی از مردم که میشناختنمون کنارمون وایشاده بودن و فیلم میگرفتن
اخه بالا اوردن یکی فیلم گرفتن دارهههه؟
یکم از اب معدنی خوردم که جونگکوک سریع رفت در ماشین و برام باز کرد و گفت بشینم چون جمیعت داشتن بیشتر میشدن
مه یهو جشمم خورد به یه پسر کیوت که چهره گربه حالتی داشت
یه لحظه دلم ضعف رفت واسش
ادامه دارد.......
پارت ۱
ویو جیمین:
سلام من جیمین هستم یه پسر امگای کیوت 29 ساله که رویام مشهور شدن روی استیجه؛
مثل همیشه با صدای رو مخ الارم از خواب پاشدم با دستم ساعت و خاموش و کردم دپباره گرفتم خوابیدم
امروز روز تعطیل بود پس چرا الارم گذاشته بودممم؟
ویو به 4 ساعت بعد:
از خواب پاشدم و رفتم سمت سرویس کارای لازمو کردم و دست و صورتمو شستم روتین پوستیمو انجام دادم و یه تینت با برق لب زدم و از اتاق اومدم بیرون
فهمیدم کوکی هنوز خوابه رفتم باند بزرگ خونه رو روشن کردم و وصل کردم به گوشیم
یهو صدای جیغ تو کل خونه پخش شد با صدای جیغی که اومده بود جونگکوک با پتو رو بدنش و موهای ژولیده و چهره خابالو اومد تو حال
کوک&
جیمین*
&چتههههههه مردم ازاررررررر
*گمشو بیا صبونه تنبللللل
خب جونگکوک دوستمه یه پسر امگای کیوت27 ساله و تنبل و خیلی با استعداد ولی یکم خل و چل میزنه
رفتم پنکیک پختم که کوکی اومد
با اومدنش پریدم بغلش و بغلش کردم
*خرگوش انسان نماعه من چطورههه؟
&به لطف ویس جیغ جیغای گوشی شما خوبم
*(خنده)
از بغلش پریدم پایین و رفتم سر پنکیکا
روشون عسل ریختم و بعدشم روش توت فرنگی گذاشتم و گذاشتمشون رو میز
*کوفت کن وحشی
نشستیم خوردیم و بعدش پاشدیم
&وایییی جیمین هیلی چسبید دستت درد نکنه
*خواهش عشقم
*راستی امروز اجرای خیابونی داریم
&واقعا؟
*اره چطو؟
&هیچی کمرم خیلی درد میکنه
رفتم روش خیمه زدم و گفتم
*بچرخ
&چی... چیکار میک....نی دیوونه
*مبگم بچرخ ماساژش بدم منحرففففف بدبختتتت
&اها
از ذوش رفتم کنار که روی شکمش دراز کشید و شروع کردم ماساژ دادن کمرش
&واییی ممنون خیلی بهتر شد
*خواهش میکنم......میگم پاشو بریم بیرون خرید و اینجور چیزا....پایه ای؟
&معلومهههه
رفتیم اتاقامون یه استایل دختر کش زدم و موهامو صاف کردم
یکم میکاپ کردم و در اخر برق لبمو زدم و عطرمو رو خودم خالی کردم و از اتاق رفتم بیرون
جونگکوک با استایل همیشگیش که اسپرت مشکی بود ثایساده بود تو هال
*لتس گوووو
رفتیم بریون و کلی خوش گذروندیم
وسط راه تو ماشین یهو حالم بهم خورد
جونگکوک خیلی تند میروند
*نگه داررررر
&هی خوبی؟
زد کنار که رفتم کنار جوب و اوق زدم و هرچی خورده و نخورده بودم و بالا اوردم
جونگکوک با یه دستمال و اب معدنی اومد کنارم و دستمالو بهم داد و لبامو پاک کردم
از اونجایی ادمی بودیم که یکم معروف بودیم بعضی از مردم که میشناختنمون کنارمون وایشاده بودن و فیلم میگرفتن
اخه بالا اوردن یکی فیلم گرفتن دارهههه؟
یکم از اب معدنی خوردم که جونگکوک سریع رفت در ماشین و برام باز کرد و گفت بشینم چون جمیعت داشتن بیشتر میشدن
مه یهو جشمم خورد به یه پسر کیوت که چهره گربه حالتی داشت
یه لحظه دلم ضعف رفت واسش
ادامه دارد.......
- ۶.۲k
- ۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط