تقدیم بانثارعشق خدمت باسعادت جانانم:🫀🌹
دوش به خواب دیده‌ام روی ندیدهٔ تو را
وز مژه آب داده‌ام باغ نچیدهٔ تو را

قطرۀ خون تازه‌ای از تو رسیده بر دلم
بِه که به دیده جا دهم تازه رسیدهٔ تو را

با دل چون کبوترم انس گرفته چشم تو
رام به خود نموده‌ام بازِ رمیدهٔ تو را

من که به گوش خویشتن از تو شنیده‌ام سخن
چون شنوم ز دیگران حرف شنیدهٔ تو را

تیر و کمان عشق را هر که ندیده، گو ببین
پشت خمیده مرا، قد کشیدهٔ تو را

قامتم از خمیدگی صورت چنگ شد ولی
چنگ نمی‌توان زدن زلف خمیدهٔ تو را

شام نمی‌شود دگر صبح کسی که هر سحر
زان خم طره بنگرد صبح دمیدهٔ تو را

خسته طرهٔ تو را چاره نکرد لعل تو
مهره نداد خاصیت، مار گزیدهٔ تو را...🦋🦋


اولومسوز سوئیرم سنی اورگیمین بندی💐🫂🧿🌐

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

خوشا شبی که به آرامگاه من باشیمن آسمان تو باشم، تو ماه من با...

من هم اگر شاید به جای آسمان بودم با مردم نامهربان، نامهربان ...

هوایت غرق  شور و شعر ناب  استلبت گلخنده‌های آفتاب   استدو  چ...

اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشبمهمان عزیز آمده در خانه‌ام ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط