رقصم‌ گرفته‌ بود
مثل‌ درختکی‌ در باد
آن‌جا‌ کسی‌ نبود
غیر از من‌و‌ خیال‌و‌ تنهایی
رقصم‌ گرفته‌ بود
پیرانه‌سر، دیوانه‌وار
تنها،
تنها‌ رقصیدم...

#ابراهیم‌_منصفی
#عاشقانه_های_پاک
#عاشقانه_ها
دیدگاه ها (۲)

الان داشتم یه جا می‌خوندم آدما تا وقتی برای هم جذابن که هم‌د...

چه‌ها با جانِ خود دور از رخِ جانانِ خود کردممگر دشمن کند این...

‌به دستی دست بده که دستت را نگاه بدارد. به جایی پا بگذار که ...

امان از اين عشق ها كه كهنه مي شوند،پير مي شوند در قلبمان،جا ...

هر کسی در وجدان خود می‌داند که دو خصیصه یکی در مرد و یکی در ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط