چهها با جان خود دور از

چه‌ها با جانِ خود دور از
رخِ جانانِ خود کردم

مگر دشمن کند این‌ها که
من با جانِ خود کردم

طبیبم گفت درمانی ندارد
دردِ مهجوری

غلط می‌گفت، خود را کشتم
و درمان خود کردم

#وحشی_بافقی
#مهران_مدیری
#عاشقانه_های_پاک
دیدگاه ها (۱۸)

دوستای خوب مثل فرشته ها هستنداونا تو رو راهنمایی می کنندوقتی...

"من سمت تاریک خود را به او نشان دادم و او آنجا را با ستاره پ...

الان داشتم یه جا می‌خوندم آدما تا وقتی برای هم جذابن که هم‌د...

رقصم‌ گرفته‌ بودمثل‌ درختکی‌ در بادآن‌جا‌ کسی‌ نبودغیر از من...

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم ❤️‍🩹

حکایت مرد و دام پزشک:روزی روزگاری یک مرد دچار چشم درد شدیدی ...

شعر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط