part

part13
تو بشقابش یه سیب قرمز دست نخورده بود اونو سمت دختر پرت کرد که دختر درجا گرفتش که نخوره تو صورتش
کوک:خوب بود(پوزخند)
دختر اخمی کرد ولی چون کمی گرسنش بود گازی از سیب زد و شروع کرد به خوردن پسر آروم آروم نزدیک دختر شد و سرشو سمت نیم رخ دختر برد که دختر تعجب کرد کوک با خونسردی همون‌طور موند و که کوک شروع کرد به تکون دادن بینیش و بو کردن
کوک:هومممم بو کارامل میدی
دختر تیکه سیب تو دهنش مونده بود دختر کمی فاصله گرفت و با خونسردی گفت
سوفیا:عطر نیست کرمه به صورت و گردنم میزنم
پسر همون‌طور مونده بود سرشو کج کرد و صورت دختر رو با دستش به طرف خودش گرفت دقیقا با دست تتو دارش گرفته بود باعث شده بود به چشماش نگاه کرد
کوک:تو خودت دیوونه کننده ای دیگه بوت بدتر مست کنندست
دختر تو چشما پسر خیره شد و به طوری که انگار کنترل شده باشه و لب زد
سوفیا:دوست داری بیشتر اینو بزنم؟
کوک:فقط برا من؟
سوفیا:فقط برا تو
پسر خنده مرموزی کرد که دختر به خودش اومد و سیبی که گاز زده بود رو داد به کوک و رفت بیرون شدید گرمش شده بود و گونه هاش قرمز شده بود رفت تو حیاط و خودشو باد زد و نفس عمیقی کشید و با خودش گفت
سوفیا:م من چم شده بود چرا یه دفع این طوری شدم

........

خب خب سلام شاپرکام تصمیم گرفتم تا پایان اردیبهشت هردفع جمعه ها واستون پارت بزارم لذت ببرید
دیدگاه ها (۱)

سلام گوگولیا من چطورید حالا که تقریبا دانشگام تا خرداد تموم ...

#part14دخترک نمیدونست چجوری بگه نمیتونستم پنهون کنه چون وقت ...

#Part12یک هفته بعد تو این هفته دخترک تصمیم گرفته بود بیشتر ب...

چطورید نون خامه ای های من شرمنده بابات نبودنم میدونید که این...

سفید تر از برف :)(: سیاه تر از خاکستر p9

حس های ممنوعه ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط