عاشق نیستم

عاشق نیستم
یادِ تو از ذهنم که رد می‌شود
دلـــــم، تب می‌کند
داغ می شود
به سینه‌ام چنگ می‌کشد
جنگ می‌شود
یخ می‌زند، آب می‌شود
تنگ می‌شود
تنگ می‌شود
تنگ می‌شود...!
#سید_محمود_حسینی
دیدگاه ها (۱۱)

.بزن باران که دین را دام کردندشکار خلق و صید خام کردندبزن با...

عشق آنگونه قشنگ است که خوارت نکند

«میگفت: حقمون این نبود که مدام به رفتن و چگونه رفتن از جایی ...

هزار سال پیششبی که ابر اختران از دوردستمی‌گذشت از فراز بام م...

هرکه در خلوت شب از همه بیدارتر است دلش از زخم زبان خسته و ت...

عاشقانه های شبنم

از تو می گویم غزل با این دل شیدایی امشاعر چشم فریبا ، خالق ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط