تو بانوی غم های عمیقی

تو بانوی غم های عمیقی
شعرهای غمگین
کلمات جانگداز
با چشمانت می توان عزاداری کرد
باگیسوانت ، لباس سیاهی برای همیشه پوشید
با دستانت ، جام زهر نوشید
تو بانوی تاریخ منی
یک تاریخ تلخ
یک تاریخ سیاه...
دیدگاه ها (۰)

من سردم و سردم ، تو شرر باش و بسوزانمن دردم و دردم ، تو دوا ...

غمگینم و این ربطی به خیابان ولی عصر نداردکه درختانش سالهاست ...

ز کدام رَه رسیدی؟ زِ کدام در گذشتی؟که ندیده دیده ناگه به درو...

اونجا که عارف شیرازی میگه:زدی، بستی، شکستی، سوختی، انداختی، ...

فوق‌العاده است! هان جیسانگ (Han Jisung) از استری کیدز با انر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط