یک روز میفهمی قلبت دست از رویای کوچک مقدسش برداشته

یک روز می‌فهمی قلبت دست از رویای کوچک مقدسش برداشته ...

بعد از آن دیگر همه‌ی روزها معمولی‌ ست ...

منتظر کسی یا چیزی نیستی ...

خوشحالی ، خاطره‌ای دور و کم‌ رنگ است ...

و هر روز مستأصلی که شب را چگونه بگذرانی ...
دیدگاه ها (۵)

یک : اطرافم پر از قربانی است. انسان‌هایی با انتخاب‌های متوا...

سلام ، خیلی وقته نگفتم سلام .فکر کردم یادم رفته‌ باشه ، مث ...

داشت می‌رفت. دیدم قشنگه ولی حواسش نیست ...گفتم ببخشید میشه ا...

اگه سرما خورده باشی و مرتب عطسه کنی، بقیه بیماریت رو به رسمی...

میخواهم بدانی که تمام نشده ای از ذهنم نرفته ای وهنوز در قلبم...

ای غم! تو با این کاروان ِ سوگواران تا کجا همراه می آیی ؟ دیگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط