آغوشش؟!
کدام آغوش؟!
کدام شب و کدام افسر؟!
آغوشی که دیگر نمیدانست در حقیقت هم برای اوست و یا تنها همهی آن محبتها بازی از سوی افسرزادهاش بوده است؛ شبی که بعید میدانست با درد قلب مچاله شدهاش به صبح برسد و افسری که ناباور از رنگ پریدهی او و لبخند ماسیدهاش؛ در چند قدمی میز خشکش زده بود!
کدام آغوش؟!
کدام شب و کدام افسر؟!
آغوشی که دیگر نمیدانست در حقیقت هم برای اوست و یا تنها همهی آن محبتها بازی از سوی افسرزادهاش بوده است؛ شبی که بعید میدانست با درد قلب مچاله شدهاش به صبح برسد و افسری که ناباور از رنگ پریدهی او و لبخند ماسیدهاش؛ در چند قدمی میز خشکش زده بود!
- ۵۸۴
- ۱۱ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط