دوست دختر مافیا
دوست دختر مافیا🍷
P3, 4
و دیدم که یک ماشین مشکی با چند تا مرد و عینک دودی وایستادن منم مهل ندادم و وارد خونه شودم دیدم دارن پدرم رو کتک میزدن وایستادم و تماشا کردم دلم خونک شود و همه ی زخمام انکار داشت خوب میشود که یک مردی هم بغلم بود با تعجب نگام میکرد
یونگی: چیه تو هم تلب ازش داری
ات: نوچ دخترشم
یونگی: چطور دختری که کسی پدرش رو میزنه کیف میکنه
ات: ولم کنن نمیخوا م یادش بیارم
که یهو پدرم پا شود
پ, ات: من که به ق//مار باختم تنها چیزی که دارم دخترمه ببرش
ات:.........
(اخ اخ بد شود که)
P3, 4
و دیدم که یک ماشین مشکی با چند تا مرد و عینک دودی وایستادن منم مهل ندادم و وارد خونه شودم دیدم دارن پدرم رو کتک میزدن وایستادم و تماشا کردم دلم خونک شود و همه ی زخمام انکار داشت خوب میشود که یک مردی هم بغلم بود با تعجب نگام میکرد
یونگی: چیه تو هم تلب ازش داری
ات: نوچ دخترشم
یونگی: چطور دختری که کسی پدرش رو میزنه کیف میکنه
ات: ولم کنن نمیخوا م یادش بیارم
که یهو پدرم پا شود
پ, ات: من که به ق//مار باختم تنها چیزی که دارم دخترمه ببرش
ات:.........
(اخ اخ بد شود که)
- ۸۵۵
- ۲۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط