دوست دختر مافیا🍷

P1, 2

سلام من اتم در بچه گی مادرم رو ار دست دادم و با پدرم زندگی میکنم تازه دانشگاه تموم شوده و من مجبورم کار کنم تا بتونم خرج خودو و پدرم رو در بیارم.......

کم کم پدرم به ق//مار پرداخت و بخاطر شرایط هاش وسایل توی نونمون به ز یخچال چیزی نبود.....

صبح بیدار شودم رفتم دست و صورتم رو شستم و کار های لازم رو انجام دادم و رفتم پایین و هیچی توی یخچال نبود...


من هر روز پدرم چندین بار کتکم میزد نمیدونم چرا ولی بعضی از جاهای بدنم از درد دارن نابود میشن...


رفتم توی اتاقم لباسام رو برداشتم و پوشیدم و رفتم بیرون که وسط راه یادم امد که کیف پول م رو جا گزاشتم برگشتم و......


(اخ ا خ ای کاش که بر نمیگشت)
دیدگاه ها (۰)

دوست دختر مافیا🍷P3, 4و دیدم که یک ماشین مشکی با چند تا مرد و...

دوست دختر مافیا🍷P5, 6ات : چی بابا(بغض) یونگی: هوم فکر خوبیه ...

NAME: دوست دختر مافیا🍷KoPEL: ات، یونگیPORT:نامعلوم

یونگی مری میییی

نام فیک: عشق مخفیPart: 34ویو ات*یکساعت طول کشید امتحانمو داد...

#عشق_بی_رحملیا:(تو ذهنش)خوبه الان انتقام خوبی میگیرم(پایان)(...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط