مناینکوششکهدرتسخیرآنخودکاممیکردم

#من_این_کوشش_که_در_تسخیر_آن_خود_کام_می‌کردم
اگر وحشی غزالی بود او را رام می‌کردم

درین مدت اگر اوقات من صرف ملک می‌شد
باو در بزمگاه عیش می در جام می‌کردم

رهم را منتهایی نیست زان رو دورم از مقصد
اگر می‌داشت پایانی منش یک گام می‌کردم

به کنج این قفس افتاده عاجز من همان مرغم
که تعلیم خلاص بستگان دام می‌کردم

به اندک صبر دیگر رفته بود این ناز بی‌موقع
غلط کردم چرا این صلح بی هنگام می‌کردم

پیامی کرد کز شرمندگی مردم که گفت اورا
شکایت گونه‌ای کز بخت نافرجام می‌کردم

چه ننگ آمیز نامی بوده پیش یار این وحشی
بسی به بود ازین خود را اگر سگ نام می‌کردم...
دیدگاه ها (۰)

#یکی_دو_روز_دیگر_از_پگاه_چو_چشم_باز_می_کنیزمانه زیر و روزمین...

#باد‌پاییز‌وزید‌و‌دل‌ما‌عاشق‌شد‌عاشق‌برگ‌خزان‌و‌این‌همه‌زیبا...

#زلال_برکه_ای_و_شب_نشین_مهتابیبه ما که نقطه ی کوریم خوب می ت...

#یک_شب_خیال_تو_دیدم_ما_بخوابزان چشم، دگر به چشم ندیدم خواب ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط