نشسته ام کنار پنجره

نشسته ام کنارِ پنجره
و باد ملایمی می وزد …
درخت ، می خرامَد از درون
و شاخه در عزای سیبِ چیده اش ؛
سکوت می کند …
پرندگان چه بی ریا میانِ ابرها ؛
به اوج می روند !
و انزوای کوه ، بی صدا ؛
بغل گرفته آسمانِ شهر را
سکوت می کنم
و می تکانم از درون ؛
غبارِ روزهای تلخِ رفته را..

💫مرا ببین که ایستاده ام
پس از تمام رنج ها ،
چونان جوانه در بهار …
مرا ببین هنوز هم جسور
مرا ببین هنوز ، برقرار 💫

#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عاشقانه
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

یوسفِ من تویی و من آن زنِ مصری که زِ شوقِلحظه ی دیدنت انگشت ...

همیشه می‌گفتم اگه فلان چیز عوض شه، اون وقت دیگه خوشحال می‌شم...

زدم زیر گریه…مثل آدمی که بلندترین کوه و شیب‌دارترین صخره‌ها ...

بهم گفت تو که انقدر تو عشق و عاشقیخوب مشاوره میدی ، خودت تا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط