رمان رویای من
رمان رویای من
فصل دوم
پارت ۳۸
ارسلان، کی
دیانا، یه نگاه کن
ارسلان،no
دیانا، آخه ببین
ارسلان، من که نگاهش نمیکنم حسود خانم
دیانا، آخه برا چی
ارسلان، دستشو گرفتم و روی دستشو مالش دادم
دیانا، اخمی محوی کردمو گفتم با اون لباساش نمیپوشید سنگین تر بود
ارسلان، من از دست تو چیکار کنم آخه من اصلا نگاهش نمیکنم اصلا میخوای چشامو ببندم
دیانا، نوچ
ارسلان، پس الکی حرس نخور
دیانا، نه آخه تو تو جمع زنونه نمیزاری من اینجوری بپوشم بعد اون جلوی تو این مدلیه
ارسلان، صاحاب نداره
دیانا، همه که یکی مثل تورو ندارن که
ارسلان، بله
بچه ها خیلی ناراحتم یه مشگلی پیش اومده هرکی منو دوست داره برام دعا کنه
فصل دوم
پارت ۳۸
ارسلان، کی
دیانا، یه نگاه کن
ارسلان،no
دیانا، آخه ببین
ارسلان، من که نگاهش نمیکنم حسود خانم
دیانا، آخه برا چی
ارسلان، دستشو گرفتم و روی دستشو مالش دادم
دیانا، اخمی محوی کردمو گفتم با اون لباساش نمیپوشید سنگین تر بود
ارسلان، من از دست تو چیکار کنم آخه من اصلا نگاهش نمیکنم اصلا میخوای چشامو ببندم
دیانا، نوچ
ارسلان، پس الکی حرس نخور
دیانا، نه آخه تو تو جمع زنونه نمیزاری من اینجوری بپوشم بعد اون جلوی تو این مدلیه
ارسلان، صاحاب نداره
دیانا، همه که یکی مثل تورو ندارن که
ارسلان، بله
بچه ها خیلی ناراحتم یه مشگلی پیش اومده هرکی منو دوست داره برام دعا کنه
- ۷.۳k
- ۱۴ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط