مونسِ جان و دلم، جانانه می خواهم تو را ،
بر چراغِ سینه ام، پروانه می خواهم  تو را

هر سر مویت جدا دل می برد ، از سینه ام ،
آخر دلبستگی ، دیواانه می خواهم  تو را

عیب باشد در سخن گویم ، نمی گنجد سخن ،
بیشتر از قصه و ، افسانه می خواهم تو را

نیست ما را ، قسمتی از لعلِ تو ، مستی کنم ،
باده و جام و قدح ، میخانه می خواهم تو را

می کند در سینه ام فریاد ، تنهایی تو را ،
ای صنم در خانه ام ، هم خانه می خواهم  تو را

گریه هم  بی شانه هایت ، مرهم دردم نشد ،
از برای گریه ام ، هم شانه می خواهم  تو را

گوهری بودی ربودم ، از دلِ دریای عشق ،
قعر اقیانوس دل ، دردانه می خواهم تو را

مست را بیدار کردی ، مستیم از یاد رفت ،
می بریز  ای جانِ جان ، پیمانه می خواهم تو را

نشنوم پندی ز  زاهد ، نشنوم پندِ کسی ،
زاهد و  پیرم توویی ، فرزانه می خواهم تو را

نیست پروا سینه ام را ، از رهِ سوزانِ عشق ،
در گذار کوی عشق ، پایانه می خواهم تو را

گه ز باده می گریزم ، گه به باده می زنم ،
از هجومِ درد و غم ، مستانه  می خواهم تو را

صبر از دل بردی آخر ، میثمت دیوانه شد ،
بر دل دیوانه ام ، جانانه می خواهم تو را...🦋💖🦋


دیوانگی باشد یاعاقلی احساساتم که سهله زنده گیم دلخوشیم روزگارم همه کارم به وجودِ باصفای تو بستگی دارد جانانم حتی اگر نهایت سردی هم بکنی برام🫂🫀🧿🌐
دیدگاه ها (۲)

دلنشین... دلنشین... وجود پر از آرامشتتداعی لحظه های ناباز زی...

چشم هاے تومثل تنهایے خدا زیباست !عشق من ،نگاهم ڪن...!🦋🦋دلتنگ...

واژه هایم دستِ توست ..باشی سپید می شوند ..بخندی سیب می چینند...

مرا بگیر و بچسبان به شعله‌های تنتسزاست سوزش عاصی به دوزخ بدن...

فرو خواندم به گوشش قصه عشقتو را می خواهمای جانانه ی منتو را ...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط