و ناگهان جهانم به سکوتی بیپایان غرق شد همه چیز بی رنگ

و ناگهان جهانم به سکوتی بی‌پایان غرق شد ، همه چیز بی رنگ شد ، دنیا تاریک شد ، هوا دلگیر شد ، اشک پنهان شد ، غم یار شد ، عشق خوار شد و زندگی خالی شد ؛ خالی از تمامی ابهام ، بی‌معنا شد ؛ و دیگر حتی زبانم به نوشتن باز نشد ، تمامی حرف هایی که میخواستم بر کاغذ بیاوَرَم ، تمامی کلمات از نظرم پاک شد
انگار حتی قلم نیز توانایی نوشتن نداشت و کاغذ نمیخواست به حرف هایَم گوش سِپارَد‌‌.
دیدگاه ها (۰)

{ از دستتون ناراحتم اصلا باهام حرف نزنین }

{ تا وقتی حمایت نکنید ویدیو نمیزارم }در هنگامی که مرا برای آ...

دلتنگ اینم که بی دغدغه خویش را به دست کسی رها کنم و بُگذارم ...

ردِ لب هایَت هنوز بر رویِ فنجانِ قهوه‌ام مانده ، و من نمیتوا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط