اگر انسان نبودم میخواستم آن درختی باشم که روز هایت را با
اگر انسان نبودم میخواستم آن درختی باشم که روز هایَت را با تکیه بر آن سپری میکنی تا تمام عمرم را با تو بگذرانم ، یا کِه آن خودکاری که همیشه به هنگام نوشتن بر لب هایَت میگرفتی.. تا کِه هر دَم با بوسههایَت جوهری پس دهم و بگویَم که 'او از برای من است' ، شاید هم میخواستم شانهای باشم که هر روز بر سر میزنی تا کِه هر روزم را با عطر موهایت زندگی کنم
اعتراف میکنم دیوانه شدهام که خود را با آنها مقایسه میکنم ، اما به این چون کِه این جنون از توست آن را با دستانی باز پذیرا میباشم .
اعتراف میکنم دیوانه شدهام که خود را با آنها مقایسه میکنم ، اما به این چون کِه این جنون از توست آن را با دستانی باز پذیرا میباشم .
- ۱.۲k
- ۳۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط