اگر انسان نبودم میخواستم آن درختی باشم که روز هایت را با

اگر انسان نبودم میخواستم آن درختی باشم که روز هایَت را با تکیه بر آن سپری میکنی تا تمام عمرم را با تو بگذرانم ، یا کِه آن خودکاری که همیشه به هنگام نوشتن بر لب هایَت میگرفتی.. تا کِه هر دَم با بوسه‌‌هایَت جوهری پس دهم و بگویَم که 'او از برای من است' ، شاید هم میخواستم شانه‌ای باشم که هر روز بر سر میزنی تا کِه هر روزم را با عطر موهایت زندگی کنم
اعتراف میکنم دیوانه شده‌ام که خود را با آن‌ها مقایسه میکنم ، اما به این چون کِه این جنون از توست آن را با دستانی باز پذیرا می‌باشم .
دیدگاه ها (۰)

به زخم هایِ سطحی آنها نگاه میکردم و با لبخندی آرام درحالی که...

در هنگامی که ترکشان میکردم همه چیز تغییر کرده بود ، دیگر حتی...

شعمی را روشن میکنم ، در دنیای او بر خیال خود شعله کشیده بر آ...

{ نه تنها خیلی وقته ویدیو نذاشتم بلکه این سبک خیلی وقته تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط