همیشه می گفتی ادعا میکنم که دوست دارم... همیشه بهم شک داشتی ، هیچوقت حرفای منو باور نکردی.. ولی حالا چی؟ حالا که رفتی چیکار کنم؟ رفتن تو تمام زندگیم رو نابود کرد... سوال اصلی اینه.. اون لعنتی چی داشت که من نداشتم؟ اون میتونه مثل من هر کاری برات بکنه؟ اون میتونه مثل من دوستت داشته باشه؟ چطوری حرفای اون رو باور کردی وقتی من تمام تلاشم رو می کردم فقط اون لبخندت رو ببینم؟ لعنتی... حتی اگه اینجا هم بودی هیچ جوابی نداشتی و نخواهی داشت.. ولی تو تا ابد مثل یه حسرت هزار ساله توی ذهن و قلبم باقی میمونی...
دیدگاه ها (۳)

عزیز کرده... تنهایی من همیشه باقی می ماند.. نگران نباش ، نتر...

تهیونگا.._اهوم ؟ می دونی... گاهی اوقات با خودم فکر می کنم که...

من هنوز هم خواب اون صورت و لبخند های نفس گیر ات را می بینم.....

تهیونگ همیشه فکر میکردم وقتی عاشق بودن رو حس کنم خوشبخت ترین...

black flower(p,232)

ملکه قلبم پارت۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط