پیر می شوی زیبا و دلبر با گیسوان سپید
پیر می شوی ، زیبا و دلبر با گیسوان سپید ...
یک غروبِ جمعه که دلت گرفته ، برای نوه ات داستان دیوانگی های مرا تعریف می کنی ، نوه ات باور نخواهد کرد و فکر می کند تو فقط داری برایش قصه تعریف می کنی. دلت می شکند ، به من فکر می کنی، صورتم یادت نمی آید ، حرفهایم، صدایم. فقط به یاد می اوری که روزی، جایی مردی را نخواستی که دنیا را بی تو نمی خواست ...
یک غروبِ جمعه که دلت گرفته ، برای نوه ات داستان دیوانگی های مرا تعریف می کنی ، نوه ات باور نخواهد کرد و فکر می کند تو فقط داری برایش قصه تعریف می کنی. دلت می شکند ، به من فکر می کنی، صورتم یادت نمی آید ، حرفهایم، صدایم. فقط به یاد می اوری که روزی، جایی مردی را نخواستی که دنیا را بی تو نمی خواست ...
- ۳۹.۰k
- ۰۵ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط