نام فیک عشقنفرت

نام فیک: عشق/نفرت
Part: 22
یون سوک رفت تهیونگ به شدت عصبی شده بود. اخه چرا؟ چرا مارا باید زنده باشه و تهیونگ خبر نداشته باشه؟ درسته عذابش داده درسته که مارا بخاطر تهیونگ کلی سختی کشیده ولی حداقل به جای وکیل خودش میومد.به دستیارش سپرد که تحقیق کنه ببینه مارا با کی ازدواج کرده و از کی بچه داره...
تهیونگ کتش رو از روی صندلیش برداشت و از شرکت زد بیرون و رفت خونش از اونجایی که سر این قضیه شک بدی بهش وارد شده بود سردرد شدیدی داشت و همین که رسید خونه خوابید.
.....
÷مارا قیافش دیدنی بود وقتی فهمید زنده ای*خنده
&خب چیکار کرد حالا؟
÷هیچی گفت یا خوده مارا بیاد یا من هیچ معامله ای با تو انجام نمیدم
&مارا*نگا کرد به مارا
+بله؟
&چیکار میخوای بکنی؟
÷خب معلومه دیگه شکایت ، من خودم کاراشو انجام میدم
+نه
÷چی؟ *نگاش کرد
÷یعنی چی نه؟
&نگو که میخوای بری ببینیش
+دقیقا همین کار رو میخوام بکنم*آ جین رو از روی پاش برداشت و گذاشت روی مبل و بلند شد خودش*
÷چی میخوای بهش بگی هوم؟فکر کردی اون به همین راحتی قبول میکنه؟
&مارا خطرناکه خودت تنهایی بری و ببینیش اگر یک ماری بکنه چی اونوقت؟؟
+نترس اون کاری نمیتونه بکنه چون فکر میکنه من شوهر دارم
÷تو واقعا فکر کردی تهیونگ با گفتن حرف من باور میکنه تو شوهر داری؟اون حتما یکی رو گذاشته برای تحقیق
+به هر حال میخوام ببینمش اگر حل نشد شکایت میکنم
&اما مارا
+هیمن که گفتم
÷مارا پس موقعی که خواستی بری منم میام
+باشه آ جین رو هم میزارم پیش تو یونا مراقبش باش
+یون سوک به منشی تهیونگ زنگ بزن و وقت بگیر برای فردا
÷باشه


ᰔᩚامیدوارم خوشتون بیادᰔᩚ

لایک: ۳۸
کامنت: ۳۲
دیدگاه ها (۰)

نام فیک: مافیا جذاب منPart: 1بهش زنگ زدن و گفتن که پدرش رو ک...

نام فیک: عشق/نفرتPart: 21فردا شد. ساعت ۱۱:۰۰ صبح داخل شرکت ت...

پیجش عالیهفالوش کنیدددhttps://wisgoon.com/melika3400

نام فیک: عشق/نفرتPart: 14صبح مارا زود بیدار شد و با وکیلش که...

نام فیک: عشق/نفرتPart: 11&پس کی میخوای فرار کنی؟+معلوم نیست....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط