شبی در کوچه ی غربت قیامت را بپا کردم
شبی در کوچه ی غربت قیامت را بپا کردم
نشستم زیر دیواری به یادت گریه ها کردم
بساطم بود خالی تا کنم فرش قدم هایت
حریری گریه را آورده فرش جاده ها کردم
شهید ناوک نازت شدم در کار زار عشق
نشستم دست و پایت را به خون خود حنا کردم
تجلی کرد در چشمم شبی محراب ابرویت
شدم در سجده و تا نیمه های شب دعا کردم
صدای گریه ام پیچید در آفاق تنهایی
تورا از دور دست خاطرات خود صدا کردم...🦋🦋
سحرون خیر بایرامون مبارک طاعتلرون قبول اولسون
اورگیمین بندی.
باخ بیر من الوم سوزلریمنن ناراحات اولما اما بالا جانی دای ناسازام ناخوشام سنسیزلخدن یورولمشام سنده کی ماشالاه هچ نظرووه ده گلمیر.دای بسدی من ایستیرم گلیم گوروم سنی.واقعا دای آخر خطه یتیشمیشم.
نشستم زیر دیواری به یادت گریه ها کردم
بساطم بود خالی تا کنم فرش قدم هایت
حریری گریه را آورده فرش جاده ها کردم
شهید ناوک نازت شدم در کار زار عشق
نشستم دست و پایت را به خون خود حنا کردم
تجلی کرد در چشمم شبی محراب ابرویت
شدم در سجده و تا نیمه های شب دعا کردم
صدای گریه ام پیچید در آفاق تنهایی
تورا از دور دست خاطرات خود صدا کردم...🦋🦋
سحرون خیر بایرامون مبارک طاعتلرون قبول اولسون
اورگیمین بندی.
باخ بیر من الوم سوزلریمنن ناراحات اولما اما بالا جانی دای ناسازام ناخوشام سنسیزلخدن یورولمشام سنده کی ماشالاه هچ نظرووه ده گلمیر.دای بسدی من ایستیرم گلیم گوروم سنی.واقعا دای آخر خطه یتیشمیشم.
- ۱.۱k
- ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط