وارد یک زندگی میشوید، وارد یک رابطه میشوید
همه چیز را به تباهی میکشید و عشق و علاقه را به سخره میگیرید تازه طلبکار هم هستید که مگر چه کرده‌اید.
آدمی که به هر ضرب و زوری هست عشق را فهمیده
و دلش مثل گنجشک است شکار میکنید
و جان قلبش را میگیرید،
به این که راضی نمیشوید هیچ
همچون کفتاری از مردار آن نیز تغذیه میکنید و سیر نمیشوید.
چگونه راضی میشوید که با دل کسی اینگونه بازی کنید؟
نمیدانم از گذشته‌ی شماست یا از سر تربیتی که باید می‌بود و نبوده.
فقط می‌دانم دل که ندارید هیچ حتی عقل و درکـ و منطقی هم از زندگی ندارید.
ای ننگ بر این احوالی که همـ برای خود همـ برای دیگران ساخته اید.
خدا نگذرد از شمایی که خون به جگر همه کردید و دل هایی را به تباهی کشیدید.
خدا زندگیتان را به لرزه در آورد که هزار دل را لرزاندید.
اهل نفرین نیستم ولی این وعده‌ی خدا و این دنیاست، تا جهان هست به ذلت زنده‌اید و نان در خون میکنید و میخورید.
چون حق به گردنتان استـ.
حق فقط پول و مال و دارایی نیست ،
حق دلیست و آدمیست که خون به دلش کردید.
خدا از سر تقصیرتان نمیگذرد،
ما که هیچ....!
#بدون_مخاطب
دیدگاه ها (۱۵)

جهان نه میدان رقابت است و نه عرصه‌ی سلطه؛ جهان آینه‌ای است ک...

به نظرم سرد شدنِ ينفر تويِ رابطه مثل اين ميمونه كه رفته باشه...

شنیدی میگن: دلتنگی دلیل خوبی واسه تکرار یه اشتباه نیستــ! ام...

بـــــــارالـــها!!!روزشـمار زنـدگـانـی را کـه نـظـر افـکـند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط