شکوفای پیلهی پروانهی خاکستری رنگ را به هنگام مهربانی ات

شکوفای پیله‌ی پروانه‌ی خاکستری رنگ را به هنگام مهربانی ات ، در قلبم ، میتوانی ، از درچیه‌ی روحم ، تماشا کنی ؛ بال هایش مرا قلقلک میدهد ، خنده بر لبانم میآوردو با نسیمی که به هنگام پروازش میسازد ، درد را از تنم جدا میکند...ولی آه از آن هنگام که خونین شود قلبم ، بخاطر شناختت ! ان هنگام ، گویی پروانهء کوچک قلبم بزرگ شده و هراسیده ؛ بال هایش برنده میشود ، قسم میخورم ، درد دارد.....زخم هایش درد دارد)..
بال های کوچکش قلبم ، را نوازش میکرد ولی حال ، او بزرگ شده ،
و او ، هراسیده از تویی‌ست که موجب وجودش شدی... -[ مهربانک ]- ، تو را باید در میدان لاله های خونینِ قلبت ؛ رها کرد ، تا که بلکه شاید بتوانی احساسم را درک کنی ،. پروانه ی کوچک من ، مُرده است !! من اهمیتی به علت وجودش نداشتم من ، اورا میدیدم که از وجود من است ؛ و حال..او مُرده¡....
دیدگاه ها (۲)

" من ، آرامش را در تیره رنگ ترین لحظاتم یافتم ، "این جمله ، ...

درکشان نمیکنم ، به هیچ هنوان !اگر انسانی خطاکار در سیاه ترین...

گاه احساس میکنم در نقطه ای دور... نقطه ای از اقیانوس که از ه...

احساس میکنم حرف ها کافی نیستند ،من روز هاست ، که با لبخندی ف...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

ᴘᴀʀᴛ18

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط