چندپارتی جونگکوک

part: 7(end)

بعد سه ماه تازه کم کم به این پی بردم عشق در نگاه اول واقعیه و از همون روزی که دیدمش عاشقش شدم

سه ماه فقط باخودم فکر میکردم چطور بهش اعتراف کنم تا اینکه فهمیدم روز تولدش فرداس و این بهترین لحظه برای اعتراف کردن

خواستگاری از جیهوعه پس سریع به اعضا زنگ زدم و باهاشون هماهنگ کردم که برای یه کافه رو رزرو کنن و به جیمین گفتم تا با خودش جیهو رو بیاره

و فقط بگه به مهمونی توی کافه دعوت شده اما چه میدونه قراره عشقمون از اونجا شروع بشه

تا اینکه بلاخره بعد چندین ساعت تاقت فرسا بلاخره شب شده تم کافه رو به رنگ ابی تیره تغییر دادیم و جیمین رو دنبال جیهو فرستادیم

&میگم خیلی شوق داریا یه ساعته داری به اون حلقه زول میزنی

با حرف نامجون یه لحظه از افکارم اومدم بیرون

_خب من عاشقم هیونگ یاااا نخند خو
&اوکی اوکی اقای عاشق پیشه زوباش اماده شیم نزدیکن
_وا....واقعاااا
&اره اره داد نزن

با عجله رفتم نتظر موندم که با وارد شدن جیهو همه دست زدن و کیک رو اوردن و شروع به خوندن تولدت مبارک کردن

که نگاه جیهو بلاخره روی من افتاد با چشمای پر از ستارش بهم خیره شده بود یه نفس عمیق کشیدم و به سمتش رفتم

زانو زدم و شروع به حرفهایی که توی این چندروز تمرین میکردم کردم

«جیهو به عشق در نگاه اول اعتقاد داری خب من نداشتم تا وقتی که چشمام به ستاره های داخل چشم هات افتاد و عاشق شدم و خب میخوام بگم جیهو حاضری بقیه ی عمرت رو ملکه ی قلبم بشی؟»

با دیدن اشک داخل چشماش لبخندی زدم که با صداش که نشون میداد بغض داره گفت: بله پادشاه قلبم

از جام بلند شدم و حلقه رو داخل دستش کردم و و کمرش رو گرفتم و سمت خودم کشوندم و با یه حرکت نرم لبام رو روی لباش گزاشتم و این شد اغاز زندگی زیبامون

پایان...
دیدگاه ها (۱۱)

#Gentlemans_husband • ژانر: عاشقانه، هیجانی، ازدواج اجباری، ...

#Gentlemans_husband #part_1«ویو لیلی» حدود چهار روز از ازدوا...

چندپارتی جونگکوک part: 6با سوالی که پرسید بدنم یخ کرد و بین ...

چندپارتی جونگکوکpart: 5_ببین اروم باش و قشنگ واسم توضیح بده ...

معامله ای برای صلح پارت ۳۷

ִֶָ ✦ ˖ܢܚ݅ـــبߺ ܟܿــߊ‌ࡎ ִֶָ ✦ ˖𝙿𝚊𝚛𝚝²ᨒᨓᨒᨓᨒᨓ_نشسته بودم رو مبل...

# اسیر _ ارباب PART _ 2 لئونارد: از حموم اومدم بیرون و سمت ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط