چه عاشقانه ای بنویسم…
ڪه دلتان برایم بلرزد؟!
وقتی نه دستانش را گرفته ام،
نه در آغوشش ڪشیده ام،
و نه حتی او را بوسیده ام !
من فقط از دور …
او را در خویش گریسته ام …
عشق میان ما…
معصوم ترین عشق تاریخ جهان بود…
#اتاق_سرد_ابی
دیدگاه ها (۰)

گفت: چه ابر تیره ای گرفته سینه تو راکه با هزار سال بارش شبان...

گاه‌ گاهی که دلم می‌ گیردپیش خود می‌ گویم :آنکه جانم را سوخت...

دلی که پیش تو ره یافتباز پس نرودهوا گرفته ی عشقاز پی هوس نرو...

کس نیست در این گوشه فراموش‌تر از منوز گوشه‌نشینان تو خاموش‌ت...

و بعضی وقت‌هادوست داشتن#حیاتی دیگر استزنده نگه داشتنڪسی درون...

ارسالی از الهه ی عشق و زیبایی ِ،من @elahe6700شب اگر شد باز م...

گاه در گستره ی بی پایان هستی دو روح از یک نور زاده میشوند؛ و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط