ببخش ای دل که با غم ها تورا غم پررورت کردم

ببخش ای دل که با غم ها تورا غم پررورت کردم
شکستم بال پروازت چه بی بال و پرت کردم
گل پژمرده ای هستم جدا افتاده از شاخه
ندانستم به دست خود تورا هم پرپرت کردم
دراین دنیای بی مهری به دنبال وفا بودم
تورا همسفره ی درد و غم و چشم ترت کردم
نبودم صاحب خوبی برایت ای دل حلالم کن
تو را قربانی زخم وزبان خنجرت کردم
چرا پشت چرا اما جوانی که نمی یابم
دراین دنیای بی مهری تو را خوش باورت کردم
چه دردی بدتر از اینکه عزادار خودت باشی
ببخش سوزاندمت ای دل تو را خاکستر کردم
حلالم کن ای دل کسی سنگ صبورت نیست
نفهمیدم ندانستم چه خاکی بر سرت کردم 😔😔😔
دیدگاه ها (۰)

قفس بشکن که بیزارم از اب و دانه در زندان خوشا پرواز ما حتی ...

گاهی دلم تلخه گاهی صبرم کم 😔😔😔😔

عشق را کنار تیرک راه بند. تازیانه می زنند عشق را در پستوی خا...

سرد و سنگین و بی سرو سامان وسیاه میکشم بر سر دوشم نه سری نه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط