چشمهایم را که میبندم تو را روبه روی خود میبینم در دنیا

چشمهایم را که میبندم، تو را روبه روی خود میبینم.. در دنیای خیالی ما، هیچکس مزاحممان نمی‌شود.. تو را سخت در آغوش میکشم.. در اینجا، زمان و فاصله معنایی ندارند.. من در آرامش مطلق از استشمام بوی عطر تنت غرق میشوم.. ناگهان که چشمانم را باز میکنم، با دیوار بتونی حقیقت زندگی ام برخورد میکنم.. حقیقت نبودن تو.. ندیدن تو.. و نداشتن تو..
#معبودم#واقعی
دیدگاه ها (۰)

شبهای متوالی خواب را بدرود گفته ام.. در وسط این کابوس وحشتنا...

دوست داشتنت نسکافه‌ای بودکه یک بار آن را نوشیدم و حالا سال‌ه...

زِ تو کِی کنار گیرم؟!که تو در میان جانی..#برنو

گمان می کنم او تکه ای از ماه باشد که ،راهش را گم کرده و به ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط