بغض تلخی گشته مهمانم نمیبیند کسی روزگار ناب سامانم نمی

بغض تلخی گشته مهمانم نمی‌بیند کسی 😔روزگار ناب سامانم نمی‌بیند کسی
بس که خندیدم در این طوفان و غوغای غریب
سیل پنهان را از چشمانم نمی‌بیند کسی
حالتی دارم شبیه کودکی گم کرده راه
روز را از شب نمی‌دانم نمی‌بیند کسی
میزنم لبخند اما گریه دارد حال من
در غمت ابر بهارانم نمی‌بیند کسی
من که دلتنگ توام آیا تو هم مث منی؟
در هوایت سیل بارانم نمی‌بیند کسی
دل خوشی هایم شده یاد تو و چشمان تو
وارث این درد پنهانم نمی‌بیند کسی
نازنینا در نبودت روز و شب. گم کرده م
روز و شب محتاج درمانم نمی‌بیند کسی 😭فارغم از خویش و بیزارم از زندگی
گیج و مبهوت وپریشانم نمی‌بیند کسی 😭😔💔
دیدگاه ها (۲)

لره 🙈🤣🙈

در دل شب هر ستاره ی قصه های خود را روایت مبکنددر قعر خاموشی ...

منم جا مانده نسلی که احساسش ترک خوردهکه داعم بر تن ناکامی اش...

#غزلِ‌عسل...غزل از قند هم شیرین تره همراهِ چای منکه آهسته ول...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط