محبت آتشی در جانم افروخت
که تا دامان محشر بایدم سوخت

عجب پیراهنی بهرم بریدی
که خیاط اجل میبایدش دوخت...🦋🦋


یادوندادی دِدون باغشلامشام هانی بس نجور باغشلاموسون همیشه مَنَن اوزاخ گزیرسن😔
دیدگاه ها (۲)

همه با یار خوش و من به غم یار خوشمسخت کاری است ولی من به همی...

تنهایی یعنی بین آدمایی باشی که میگن دوستت دارن ولی کنار دلتن...

من و ز کوی تو رفتن زهی خیال محالکه دام زلف تو هرگز مرا رها ن...

دلتنگ توأممرا بیاموز چطور دلتنگت نباشمچطور باید ریشهٔ عشقِ ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط