🦋🦋
سال‌ها بار فراق و حال هم بار گناه
خود‌به‌خود افتاده‌ام در یک مسیر اشتباه
عشق آمد ناگهانی عقل را دزدید و رفت
پیش پاهایم ندیدم جز یکی از این دو راه
یا که تو، یا که فقط تو، چاره‌ای جز این نبود
با دلی دیوانه که دیده تو را چون تکیه‌گاه
رو به من آغوش وا کردی، روانم تازه شد
تا که دادی بر کبوترهای احساسم پناه
پر زدم در آسمان سینه‌ات مدهوش و مست
عشق را دیدم میان چشم تو در یک نگاه
مزه‌ی هر بوسه‌ات بر روی لب‌هایم نشست
مثل #شبنم روی گل‌ها، مثل باران بر گیاه
در نهایت دست‌هایت حلقه شد بر گردنم
هم چشیدم طعم خوشبختی و هم طعم گناه💞🫂

جنت اورئیم:قلب بهشتیم💟

#عاشقانه
#خاصترینم◦•●◉✿
دیدگاه ها (۰)

وقتی که باد از ناکجا دارد به اینجا می وزدیعنی که تیغ فاجعه د...

نشستم رو به تنهایی دلم دیدار می خواهددلم تنگ است ،می دانی تو...

شقایق های بیمار از شبِ این دشت بیزارندپرستوها سفر کردند و از...

کجـا می‌روی حـالا؟!بیـا، هنـوز تا کشفــ نـشانی آن کوچـهحرفــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط