تمام آغوشم را

تمـام آغوشـــم را💖
برایــت باز می کنم
قلـ❤️ـب مــــن وقتی در
مجــاورت قلــب توســت
"آرامـــ میگـیرد
‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
دیدگاه ها (۰)

در میان واژه‌ها گم شدم،آنجا که نامت را می‌نوشتم...عطر حضورت ...

تو همان جان منی نشانی قلبت را هرگز از یاد نبرده امفرسنگ ها ه...

گر چـه تمـام بـودنـم گمشده در نبودنت غـرقِ محال می شوم ، خام...

از تو چیز زیادی نمی خواهم...تنها قطعه ای از شرجیِ حنجره ات ر...

رمان سبز🧶یک روز نایون با مادرش دریک روستا قدیمی زندگی می کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط