دختری از ایران
Part:9
+باشه بعدش لبام رو روی لبای گرمش گذاشتم و با اشتیاق می//ک میزدم اونم همراهی میکرد ۵ مین بعد ا/ت نفسش کم اومد ولی نزاشتم ولم کنه ۳ مین بعد ولش کردم
+(نفس نفس) فکر نمیکنی خفه شم؟؟
-نه بیبی حالا به خاطر شما یه فیلم طنز میزارم
+خوبه
+خوراکی داری؟
-اره تو کشو اخر
+اوو چقدد خوراکییی.!!
-یه چندتا بیار
+باشه
چند تا خوراکی اورد و نشیت کنارم
-مگه غریبه ای بیا بغلم
+باشه
ویو ا/ت:
رفتم تو بغلش خیلی حس خوبی داشت که با تتوهاش مواجه شدم.
+تتو هات رو خیلی دوست دارم
-واقعا؟
+اره
فیلم پلی شد.
ویو کوک:
اخرای فیلم فهمیدم ا/ت خوابش برده. تلوزیون رو خاموش کردم و ا/ت رو براید استایل بغلش کردم و بردمش داخل اتاق مشترک. گذاشتمش رو تخت و خودمم رفتم کنارش سعی کردم بخوابم ولی زیبایی اون دختر نمیزاشت.اون انقد کوچیک بود که تو بغلم کامل جا شده بود. بادستام موهاشو ناز میکردم تا ۵ مین بعد به خواب رفتم....
صبح با صدای ا/ت از خواب پاشدم....
ویو ا/ت:
چشام رو باز کردم دیدم‌ روی تختم و کنار جونگکوک.سعی کردم پاشم ولی اون منو سفت بغل کرده بود.عطر تلخی که زده بود،تمام مشامم رو پر کرده بود ولی باید پا میشدم تا صبحانه رو درست کنم.
+جونگکوک پاشو
+قربونت برم،عشقم،ددی؟؟؟
-هوم؟بهم گفتی ددی؟؟؟
+اره پا میشی من برم صبحونه اماده کنم؟
-نمیخوام
+اخه...
-فقط یکم دیگه...
+باشه
ویو کوک:
اون بهم گفت ددی خیلی خوشم اومد ولی از یه طرف نمیخواستم بره،بغلش منبع ارامش بود... بعد از ۳ مین ولش کردم.
+مرسیی من برم تو یکم دیگه بخواب خسته ای
-نه منم پا میشم
+باش
ویو ا/ت:
از جام پاشدم رفتم موهامو شونه کردم لباسمو عوض کردم بعد رفتم WC کارامو کردم.تا رفتم پایین صبحونه درست کنم،جونگکوک از پله ها اومد پایین...
+مگه خسته نیستی بخواب تا من صبحونه رو درست کنم
-نه خسته نیستم اجوما هنوز نمیومده؟
+نه،خودم درست میکنم مشکلش چیه؟
-نه اخه خسته میشی بیبی
+من اومدم به این خونه پس کارای خونه هم با منه
یکدفعه حس کردم که دستای یکی دور کمرم حلقه شد...
-هوم میدونی من حس مالکیت نسبت بهت دارم...حس اینکه تو مال منی مال خود خود خودم.
بعد از این حرف،جونگکوک یک کیس مارک روی گردنم گذاشت...واقعا درد داشت،بعد جای اون کیس مارک رو لیس زد و بوس کردش.
-اینم از یه مدرک که نشون میده ماله منی
+جونگکوک تو رسما بیکاری؟
-دقیقا👍
+خب فقط ایدلی دیگه هیچ کار دیگه ای نمیکنی؟
-خب دقیق بگم مدلم هستم
+اونو خب میدونم
-تو چیرو از من نمیدونی؟
+فقط یه چیز...
ادامه دارد
دیدگاه ها (۴۳)

دختری از ایرانPart:13ویو کوک:-اره بیا بار جیهوپ:به خاطر ماا+...

دختری از ایرانPart:14_چی واقعا از خوشش میومد؟هه پس الان داشت...

دختری از ایرانPart:8-اینجاویو ا/ت:در اتاق رو باز کرد یه اتاق...

دختری از ایرانPart:7ویو ا/ت:رفتم و سوار ماشین شدم. تا میخواس...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

پارت ۷۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط