طوفان زده بود کشتی ناخدا را

طوفان زده بود کشتیِ ناخدا را
صدای سنج می آمد از دور پیدا
مسافرِ به مقصد نرسیده ی دریا
غرق شد در چشمانِ یک شیدا

#سپیده_ش
#دوبیتی
#سین_مثل_سپید
#مسافر
دیدگاه ها (۵)

سلام دوستای عزیزمگفته بودین چرا پست نمیذارمچرا نیستمفدای مرا...

خسته اماز این شانه های بی جانموهایم،نوازشی می خواهنداز جنس د...

ماه اقیانوس را به تلاطم واداشتو جهان آب ها درگیر موجِ اشتیاق...

سفرتنها کنار ایستگاه لرستان ایستاده بودیک چمدان در دستشتعجب ...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

دوپارتی

٬٬روی نیمکت پارک نشسته بود و کلاغ ها رو میشمرد تا بیاد بهشون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط