دوری ات کم کم مرا از پای در می آورد

دوری ات کم کم مرا از پای در می آورد
مرگ روزی پیش تو از من خبر می آورد
با دروغ دلفریبت کار دل را ساختی
عشقِ بی اندازه با خود دردسر می آورد
خواستن عین توانستن نبود از دید من
خواستن گاهی فقط خون  جگر می آورد
خوب می شد با پیامی شاد می کردی مرا
حاجت دلداده را دلدار بر می آورد
سقف خوشبختی فرو می ریزد آن لحظه که یار
بی محابا بر زبان اسم سفر می آورد
ناگهان رفتی و توضیحی ندادی جز سکوت
آدم عاقل دلیلی مختصر می آورد...💞

بوقت دلتنگی هوای بارانی آسمان دل وشب

#عاشقانه
#خاصترینم◦•●◉✿
دیدگاه ها (۰)

ای باد مگر می زده ای اینهمه مستیبا دست زدی شیشه ی ما را که ش...

طبیبم قصدِ جان کرده به درمانم نمی کوشدمنِ بیمارِ عریان را در...

رفته ام،اما به دنبال نگاهی رفته امدر کمای حسرتش هم چند ماهی ...

هرگز نباید تحت تأثیر هیچ حس عاشقانه ای قرار بگیری...بیش از ح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط