آخرین ستاره فصل دوم
P.7
THE LAST PART::




رسما تمومه....
از زندان فرار کردم و اومدم پیش کسی که فکر میکردم حقیقتو بهم میگه
ولی دقیقا بهم پشت کرد
اصلا پشیمون نیستم ازینکه فرار کردم
چون حداقل تونستم دخترمو ببینم... .
عیجانم زیبای خفته من...
توی خواب که خیلی خوشگل بود
دیگه توی بیداریش چی بود... .

دوباره بردنش به اون سلول
باز پرس رو دید..

بازپرس: دیدار دوباره؟
مگه قرار نشد که دیگه نبینمت

جونگکوک: نگران نباش
فقط فردا بیا جون دادنمو ببین

بازپرس: دیگه ایندفعه همه چی برات تمومه.... .

جونگکوک: فقط قبلش بزار با اولیویا حرف بزنم
خواهش میکنم....

بردنش توی یه اتاق
اولیویا اونجا بود... .
جونگکوک بهش حمله ور شد و کلی مشت زد تو صورتش

جونگکوک: مرتیکه با زندگی من چیکار کردی؟
چرا منو زنده نزده سوزوندی؟هوم؟
مشکلت چی بود؟

اولیویا با بینی خونیش به جونگکوک زل زد

اولیویا: من فقط....فقط یه فرصت دوباره بهم داده بودن...
فقط کاری که گفتنو انجام دادم...

جونگکوک: هع...میبینم که واسه کسیم کار میکردی زنیکه...
دیگه برام مهم نیس
فقط ازت ممنونم که گذاشتی دخترمو ببینم...

جونگکوک خواست بره پیش مامور که ببرنش

که با حرف اولیویا ایستاد:

اولیویا: ولی درخشنده ما خیلی شبیه توعه...
بنظرم شاین از توعه
تو بابای واقعیشی...
اون دختر توعه...

جونگکوک: مهم نیس
مهم نیس که با تهیونگه من مشکلی ندارم که الان تهیونگ باباشه و ازش مراقبت میکنه
چون فهمیدم همه این اتفاقا زیر سر تو بوده
پس مثل همیشه به تهیونگ اعتماد دارم...

رفت سمت مامور
مامور اونو بردن توی یه سلول که فردا ببرنش دادگاه و کاراشو انجام بدن
فردا از خواب بلند شد

با خبری که پخش شده بود احساس خنثایی داشت
و اصلا نه ناراحت شد و نه خوشحال
هیچ احساس خاصی نداشت
مثل همیشه عادی بود...

اولیویا در زندان خود کشی کرد!تنها یه برگه کنارش بود که نوشته بود::قبل از مرگم وصیعت میکنم اے کاش هیچوقت قبل از تو نمیمرבم... .

درسته این زندگی رو تموم کرد
الان شاین پیش پدر واقعیش تهیونگ داره زندگی میکنه
و وقتی بزرگتر بشه بهش میگه که مادرش کارینا فوت کرده
ولی هیچوقت نمیفهمه که کی اسمشو انتخاب کرده... .
و خود جونگکوک...
بالخره اعدامش کردن....

این بود زیبا ترین پایان
بهترین پایان
و تلخ ترین پایان...
و او هیچوقت حرفش را فراموش نکرد....که...خـــودمو توی استــخر غـــرق میکنـــم،
_پــس مــجــبور نیســتم رفتــنتــو بــبـیــنــم.


و آن آخرین ستاره بود کارینا... .
پایان ابدی آخرین ستاره... .
______________________________________-
پآیآن... .
اَز جِکسـ ـو... .
دیدگاه ها (۷)

فِــرِشـتـــهِ شِکَــســتــهتکپآرتی jhopeازش خواستم در رو رو...

آرآمــــــــ.تکپآرتی Vچه روز های سختیچه شبای تنهاییبا بی رحم...

آخرین ستاره فصل دومP.6جونگکوک کلید رو از اولیویا گرفت و رفت ...

آخرین ستاره فصل دوم P.5 اولیویا جونگکوک رو برد سمت هال ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط