دیگر نه ذوقی

دیگر نه ذوقی
مانده در دل نه توانی در جسمم
گیرم که
در آنسوی درد آرامشی هم باشد...!!
آیا من آن آدمِ قبل خواهم شد؟

💫و تو عزیزِ من،
من را از چیزی که بودم بسیار غمگین تر کردی💫

"مپرس از روزگارم مهربان! حالِ مرا تنها
عقیقِ اصل داند کُنجِ بازارِ بَدَل‌ فروشان!"

#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عاشقانه
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

به افتخارِ نگاهت شراب کافی نیستتمامِ مستیِ دنیا به کامِ چشما...

خسته از سرکار برگشتم خونه . .مشغول خوردن شام بودم که داداشم ...

برایم از رنجی بنویس که تورا آهسته پیر کرد و از نفس انداختبگو...

🥀 فاطمیه 🥀به خودتان مراجعه کنید؛اگر هنوز در دلِ خود نسبت بهح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط