مادر کنار باغچه تنها نشسته است

مادر کنار باغچه تنها نشسته است
سرشار از سکوت و مدارا نشسته است

اشکش کبوترانه به سوگ کبوتري
بر نرده هاي خيس تماشا نشسته است

مادر فرشته اي ست که من فکر مي کنم
بر روي خاک معجزه آسا نشسته است

مادر پرنده اي ست که با بال هاي خيس
بر شاخه ي شکسته ي رويا نشسته است

مي ترسم آنقدر که گمان مي کنم زني
بر پرتگاه آخر دنيا نشسته است

مادر بايست تا بنشيند غبار ياس
مي خواهم او بايستد اما، نشسته است...😔🥺💔

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

از جوانی گله دارم ز جهانت سیرمکوله باری ز حسرت ز همه دلگیرمم...

من به درماندگی صخره و سنگمن به آوارگی ابر ونسیممن به سرگشتگی...

دوست دارم جستجو در جنگل موی تو رااز خدا چیزی نمی‌خواهم به جز...

باید تو را همیشه به دقت نگاه کردیعنی نه سرسری، سر فرصت نگاه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط