تا خنده ی تو می چکد از خوشه ی لب ها

تا خنده ی تو می چکد از خوشه ی لب ها
بیچاره بمی ها و غم نرخ رطب ها

دنبال دو رج بافه از ابریشم مویت
تبریز شده قبر عجم ها و عرب ها

قاجاری چشمان تو را قاب گرفته است
قنداق تفنگ همه مشروطه طلب ها

از عکس تو و بغض همینقدر بگویم:
دردا که چه شب ها ... که چه شب ها...  که چه شب ها...

قلیان چه کند گر نسپارد سر خود را
با سینه ی پر آه به تابیدن تب ها ؟

گفتم غزلی تا ننویسند محال است :
ذکر قد سرو از دهن نیم وجب ها

                                        حامد عسکری
دیدگاه ها (۱۵)

دل کیست که گویم از برای غم توست‌؟یا آن که حریمِ تن، سرایِ غم...

ما را گلی از روی تو چیدن نگذارندچیدن چه خیالیست که دیدن نگذا...

تورومیگه😍تو‌مثل‌خون‌تورگهامیمن‌از‌حس‌ِّ‌‌توسرشارمتویی‌اون‌نب...

اینکه خاک سیهش بالین استاختر چرخ ادب پروین استگرچه جز تلخی ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط