اینکه خاک سیهش بالین است

اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گرچه جز تلخی از ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آنهمه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنند

دل بی‌دوست دلی غمگین است

خاک در دیده بسی جان فرساست

سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و عبرت گیرد

هر که را چشم حقیقت‌بین است

هر که باشی و به هر جا برسی

آخرین منزل هستی این است

آدمی هر چه توانگر باشد

چو بدین نقطه رسد مسکین است

اندر آنجا که قضا حمله کند

چاره تسلیم و ادب تمکین است

زادن و کشتن و پنهان کردن

دهر را رسم و ره دیرین است

خرم آن کس که در این محنت‌گاه

خاطری را سبب تسکین است
دیدگاه ها (۵)

تورومیگه😍تو‌مثل‌خون‌تورگهامیمن‌از‌حس‌ِّ‌‌توسرشارمتویی‌اون‌نب...

تا خنده ی تو می چکد از خوشه ی لب هابیچاره بمی ها و غم نرخ رط...

عشق تو آورد قدح پر ز بلای دل منگفتم می می نخورم گفت برای دل ...

شبی آرام و همراه با آرامش براتون آرزو میکنم 🌹🌹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط