مرا از گل نه از اشک آفریدند

مرا از گِل، نه، از اشک آفریدند!

وَ در من بیقراری را دمیدند!

سپس دنیای من شد حبس و زندان

وَ حکمم را "ابد، بی او" بریدند!

❤ ❤
دیدگاه ها (۱)

وقتـی حـواسـت نبـود…وقـتی ایسـتاده بــودے ونـدیـدی زمیــڹ مـ...

هی نکن گریه ، نکش آه ! دلم می شکندمن به آسانی ِ یک کاه ، دلم...

قایقی خواهم ساخت... با کدام عمر دراز؟ نوح اگر کشتی سا...

خاطرات را باید سطل سطل . .ازچاه زندگی بیرون کشید . .خاطرات ن...

تو بگـــو من چه کنم  روحو  روانم باشیسر به دامان تو و گرمی ج...

درخاستی (چند پارتی)

تقدیم به فرشته بهشتیم جانانم:🫀🌹عشق یعنی با تو خواندن از جنون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط