تو بگـــو من چه کنم روحو روانم باشی
سر به دامان تو و گرمی جــــــــانم باشی
گم نکن این گـــــلِ صحرای مــرا تا به ابد
وقت دیــــــدار تو چون روز جوانم باشی
من بفرمان تو و عـــــــــــاشق دیدار توام
شاید از نالهی من اشک روانــم باشی
رفته ها رفت ولی عاشق رویت مــــاندم
من وآغوش توچون گرگ وشبانم باشی
گل حسرت شده آن مردمـک چشمانت
تو بیا تا که شبی غرق لبــــانم باشی
سر به دامان تو و گرمی جــــــــانم باشی
گم نکن این گـــــلِ صحرای مــرا تا به ابد
وقت دیــــــدار تو چون روز جوانم باشی
من بفرمان تو و عـــــــــــاشق دیدار توام
شاید از نالهی من اشک روانــم باشی
رفته ها رفت ولی عاشق رویت مــــاندم
من وآغوش توچون گرگ وشبانم باشی
گل حسرت شده آن مردمـک چشمانت
تو بیا تا که شبی غرق لبــــانم باشی
- ۲.۷k
- ۲۸ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط