دلم جای دیگری را میخواهد
دلم جای دیگری را میخواهد
جایی که در آن از بچه یتیم نپرسند نام پدر...
جایی که از کودک چرخه کار نپرسند میزان تحصیلات ...
جایی که به جوان بی کار با مدرک لیسانس نگویند خسته نباشی...
جایی میخواهدبا آسمان سفید نه آبی...
جایی میخواهد که از عروس خیانت اجازه وکالت نگیرند...
دلم آن جای دیگری را میخواهد که کلینیک روستا به مادری که همسرش را به ملافه سفید فروخت ...
تابلو علامت سکوت نشان ندهد...
دلم فرار میخواهد فرار از اینجایی که نمیتوانم به دبیر هایش بفهمانم به خاطر دعوای دیشب پدر ومادرم قدرت درس خواندن را به جوب های خیابان ریخته ام....
آنجا دور است خیلی دور...
جایی که در آن از بچه یتیم نپرسند نام پدر...
جایی که از کودک چرخه کار نپرسند میزان تحصیلات ...
جایی که به جوان بی کار با مدرک لیسانس نگویند خسته نباشی...
جایی میخواهدبا آسمان سفید نه آبی...
جایی میخواهد که از عروس خیانت اجازه وکالت نگیرند...
دلم آن جای دیگری را میخواهد که کلینیک روستا به مادری که همسرش را به ملافه سفید فروخت ...
تابلو علامت سکوت نشان ندهد...
دلم فرار میخواهد فرار از اینجایی که نمیتوانم به دبیر هایش بفهمانم به خاطر دعوای دیشب پدر ومادرم قدرت درس خواندن را به جوب های خیابان ریخته ام....
آنجا دور است خیلی دور...
- ۸۲۳
- ۱۴ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط